مطالب عمومی سری اول

۴ نشانه‌ای که ثابت می‌کنند شما مدیر به‌ دنیا آمده‌اید

تا حالا به این فکر کرده‌اید که توانایی مدیر شدن رو دارین یا خیر؟ شاید پیش خود تصور کنین که این استعداد در وجود شما نهفتهه. اما باید از خود سوال کنین که با کدوم استاندارد اینجور تصوری دارین؟

الان، بیشتر از هزاران کتاب در مورد مدیریت نوشته و چاپ شده‌ان و بیشتر اونا چندین دهه س که همیشه تجدیدچاپ می‌شن و اطلاعات واحدی رو در اختیار مخاطبان قرار میدن.

اما چه نکته‌ای در مدیریت درست هست که سال‌هاست بدون تغییر باقی‌مونده و شاید همینجوری هم پیش میره؟ در جواب باید بگیم: بحث اصلی مدیریت، مردم و رابطه با اوناس. اگه شما رابطه صحیحی با افراد خود نداشته باشین، نمی‌تونید خود رو یه مدیر موفق فرض کنین. مطمئنا این موضوع به پشت‌سر گذاشتن دوره‌های آموزشی گران‌قیمت یا مطالعه کتاب‌های چندصدصفحه‌ای نیاز نداره. فقط باید درک کنین که یه مدیر موفق کسیه که نیازای کارمندان خود رو می‌شناسد و هم جهت با برآورد کردن اونا اقدامات لازم رو انجام می‌دهد.

البته در این راه لازمه در مرحله اول توانایی‌های خود در مورد استانداردهای مدیریتی رو آزمایش بزنین و ببینین از ویژگی‌های ذاتی یه مدیر بهره مندین یا خیر!

واسه این کار ما در ادامه تعدادی از شخصیت‌ها و ویژگی‌های برتر مدیریتی رو برشمرده‌ایم که با مطالعه اونا می‌تونید فهمیده باشین شما دارای این خصوصیات هستین یا خیر! واسه کشف جواب این سوال در ادامه همراهمون باشین.

۱- شما ذاتا دوست دارین به مردم کمک کنین تا در کاری که انجام میدن بهتر شن

هسته اصلی انگیزه ذاتی، اون‌طور که در کتاب پرفروش «درایو» به نوشته «دنیل پینک» نوشته شده، اینه که فرد توانایی پیشرفت و زیاد شدن مهارت‌های کس دیگه ای رو داشته باشه.

مطمئنا این لازمه استخدام کسانیه که انگیزه و علاقه کافی واسه یادگیری بیشتر و پیشرفت رو به رشد رو دارن.

پس از آماده بودن این زیرساخت‌‎ها، نشونه یه مدیر بزرگ و موفق، ساخت سازمانی براساس علم فردی افراد میشه؛ یعنی درست برخلاف روش‌های سنتی که بر مهارت‌های کلی افراد تکیه می‌کنن و انتخاب خود رو بر مبنای اون می‌گذارن.

رهبرانی که بدنبال پیشرفت مهارت‌ها، برانگیختن حس رقابت و پیشرفت حس مدیریتی بقیه هستن، از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخودار هستن که اونا رو از بقیه جدا می‌کنه. اونا در حالیکه تلاش در ساخت چهارچوب واسه پیشرفت مهارت افراد دارن، انگیزه‌های ذاتی‌شون که پینک در کتابش به اون اشاره کرده بود هم رو می‌شه.

«روبرت گرینلیف»، بنیان‌گذار جنبش مدیریت خدمت‌گذاری مدرن هم در کتاب خود موسوم به «مدیر خادم» نوشته: «وقتی از مدیری که اینجور باوری داره سوال می‌پرسند که در تجارت بدنبال چه هستین؟ جواب اون شاید این باشه که: من در کسب‌وکار خود بدنبال پرورش آدمایی قوی‌، سالم‌، معتمدبه‌نفس و اختیار هستم که مهارت و لیاقت بالایی داشته باشن. هم اینکه، ما به دنبال ساخت و عرضه محصول مفیدی هستیم که با نیازای مردم همخوانی داشته باشن و بتونن از عهده هزینه‌های خرید اون بر بیان.»

۲- اولویت اصلی شما واسه مدیریت، ساخت بسترهای لازم واسه اعتماد هر چی بیشتره

این روزا مدیران فقط روی پست و مقام افراد تکیه نمی‌کنن تا خواسته‌های خود رو به انجام برسانند. محیط کار الان فضایی غیرمتمرکز، مجازی و یکدست‌تر از گذشته س. اما هنوز بعضی از رقابت‌های کاری براساس اندازه خلاقیت بیشتر، علم و مهارت‌های نرم افراد استوار هستن.

مدیران چیجوری می‌تونن مطمئن باشن که تیم کاری اونا با همدیگه منظم و هم جهت هستن و اندازه همکاری‌شون با هم در اعلاترین سطح قرار داره؟ هم اینکه از کجا باید راهکارهای مناسب پیشرفت محصول و رضایت مشتری رو تشخیص بدن؟

نوشته دیگر :   چگونه اصالت داروهای داروخانه را استعلام کنیم؟

وقتی مدیران با صداقت و درستکاری تموم کارای خود رو به انجام برسانند، مطمئنا اعتماد و احترام کارمندان خود رو هم بدست میارن. مدیران وقتی قابل اعتماد و شایسته احترام به‌نظر می رسن که وظایف خود رو بدرستی بکنن. کارمندان به اینجور آدمایی اعتماد کامل پیدا می‌کنن و در کنارشون حس امنیت کامل دارن. در نتیجه تاثیرگذاری بیشتری هم در شغل خود دارن.

جالبه بدونین که موسسه SAS در کشور آمریکا به عنوان یکی از بهترین شرکت‌هایی که می‌توان در اونجا کار کرد انتخاب شده.
این شرکت کمترین اندازه انصراف یا تغییر کارمندان رو داره.
براساس آمار، فقط دو درصد از کارمندان SAS در طول سال‌ها تغییر کردن. دلیلش هم اینه که شعار اصلی این شرکت اینه: «بین شرکت و کارمندان اعتماد دو جانبه هست.»

۳- شما به غریزه و استعدادهای خود اعتماد دارین و دارای بصیرت و فراست داخلی هستین

مدیران بزرگ شم بسیار قوی دارن و کوچیک‌ترین نشونه‌ها رو تشخیص میدن و لازم نیس همه مسایل رو براشون توضیح داد. اونا همیشه به حس داخلی خود ایمان دارن و به‌خوبی می‌دانند که در شرایط جور واجور باید چه واکنشی از خود نشون بدن.

«راب کافی» و «گارث جونز» دانشمندانی هستن که در این مورد تحقیق کرده‌ان و نتیجه مطالعاتشان رو در کتابی با عنوان: «به چه دلیل کسی باید تحت مدیریت شما قرار بگیره؟» نوشته‌ان. به باور این افراد، مدیر بزرگ کسیه که «حسگرهای محیطی» قوی داشته باشه.

به‌طور خلاصه، این آدما به جمع آوری و تفسیر داده‌های نرم علاقه بسیاری دارن و می تونن خوب تغییر موقعیت‌ها رو متوجه شده و حتی از سکوت افراد هم نیازها یا تغییرات رفتاری‌شون رو فهمیده باشن.

این موهبتیه که همه آدم‌ها از اون بهره مند نیستن و مدیران بزرگ با این سطح از هوشیاری و توانایی در قضاوت اینکه شرایط و رابطه‌ها خوب پیش میرن یا خیر، بیزینس موفقی می‌تونن واسه خود رقم بزنن.

۴- دلیل اصلی کار کردن و کسب‌وکار شما ایجاد تغییرات مثبت در زندگی دیگرونه

«ریچارد برانسون»، بنیانگذار ویرجین گروپ و یکی از میلیاردرهای جهان گفته: «در راه‌اندازی یه کسب‌وکار و بیزینس جدید نباید دلیلی مهم‌تر از تغییر دادن سبک زندگی مردم وجود داشته باشه. پس، اگه ایده‌ای که تو ذهن دارین قراره تحولی هرچند کوچیک در زندگی مردم جهان بسازه، یه لحظه هم شک نکرده و کار خود رو شروع کنین.»

حتی اگه کارآفرین نیستین و واسه شرکت خاصی کار می‌کنین، بدونین که یه مدیر خوب کسیه که نقشه راه خوبی واسه سازمانش تعریف می‌کنه تا اونو واسه بهتر شدن زندگی مردم و خدمت‌رسانی درست پیش ببره.

مدیران بزرگ تلاش دارن با تلقین و تزریق انرژی به کارمندان، اونا رو هم جهت با چشم‌انداز اصلی شرکت هدایت کنن. با معنا بخشیدن به کاری که هر کارمندی انجام می‌دهد، این انرژی به اونا داده می‌شه که وظایف خود رو در بهترین و موثرین روش ممکن به انجام برسانند.

در این ربطه، از شما به عنوان یه مدیر باید پرسید: همه اعضای گروه شما به طور دقیق با چشم‌انداز و اهداف شرکت آشنا هستن؟ آخرین باری که با تیم خود در مورد اینکه کاراشون متناسب با هدف شرکت هست یا خیر صحبت کرده‌اید، چه وقتی بوده؟