پایان نامه ارشد درمورد استان مازندران، آداب و رسوم، فرهنگ عامه
3.موسيقي حماسي و اجتماعي
هر سه اين ژانر هاي موسيقي در طول زمان در مازندران حضور داشته اند و توليد شده اند (چه به صورت رسميو چه به صورت غير رسمي) اما به نظر ميرسد بيشتر آثار اجتماعي و سياسياي كه اغلب در مورد حماسه و مبارزات آزادي خواهانه در مقابل خان هاي محلي و يا بعضا نظام حاكم بود در قبل از انقلاب و يا بحبوهه انقلاب اسلاميتوليد شده اند ، اين نوع از موسيقي ها معمولا با مخاطب قرار دادن قشر مستضعف به آنها در مورد واقعيات اجتماعي آگاهي ميدادند به طوريكه ميتوان گفت بيشتر اين آهنگ ها در دستگاه چهارگاه و يا شور نواخته شده اند. و خالقان اين آثار به نوعي به اين صورت اعتراض خود را اعلام ميداشتند، همچنين بخشي از آن در مورد حماسه هاي محلي مانند. سوت هاي محلي بود كه اغلب در مورد جنگاوري هاي پهلوانان مازندراني بود، آنهايي كه تبديل شده بودند به نمادي از آزادي و حق طلبي براي مردم نظير آنها ميتوان به شخصيت هايي همچون حسين خان ، هوژبر سلطان،مشتي و .. نام برد . در نهايت دوران قبل از انقلاب اين نوع موسيقي ها بيشتر توليد شده اند و اغلب ميتوان گفت براي خالقانشان، هم هنر و هم ابزاري براي دست يابي به اهداف سياسي و اجتماعي قلمداد ميشدند.
موسيقي عاشقانه و عارفانه
در طول دهه هاي گذشته در فضاي موسيقايي ادامه داشته است و مضمون و محتواي آن نيز تفاوت چنداني با گذشته ندارد . درحاليكه مضامين عاشقانه در موسيقي هر ناحيه از مازندران با توصيف مشابهي ادامه يافته است موسيقي عارفانه و يا در شناخت پروردگار متعال و يا توصيفات عرفاني در عصر حاضر بسيار اندك شده است. شايد افراد از دلايل اين قضيه تفاوت سبك زندگي امروزي و تغيير در نوع نگاه افراد به زندگي مادي باشد. قالب موسيقايي اين نوع از موسيقي مازندران چه در قبل از انقلاب و چه بعد از آن تفاوت چنداني ندارد ولي اشعار به كار برده شده در اين ژانر از ترانه ها كنترل شده تر هستند و به نوعي از فيلتر وزارت ارشاد و يا فرهنگ عامه گذشته اند.
موسيقي بهاري و در وصف طبيعت
توليد اين ژانر از موسيقي مازندران در دوران بعد از انقلاب رشد افزون تري داشته است .بطوريكه به لحاظ مضموني در مورد سبك زندگي روستايي ،آداب و رسوم و زندگي كشاورزي و وصف طبيعت بكر مازندران است . معمولا در اشعار اين ترانه ها فصل بهار بيشتر از ديگر فصل ها مورد تعريف و تمجيد قرار گرفته است. البته اين امر ممكن است نوعي سانسور شعري باشد . شرايطي كه مخصوصا در دهه 70 بر موسيقي حكم فرما بود و بسياري از هنرمندان براي گرفتن مجوز به اصطلاح « بي دردسر» آثارشان سعي ميكردند از اشعار بهاري و يا در وصف طبيعت مازندران استفاده كنند.. به نظر نگارنده اگرچه اين ژانر از موسيقي مازندران بيش از ژانر هاي ديگر خاصيت فولكلور موسيقي مازندراني و بكر بودنش را نشان ميدهد نهايتا منجر به دريافتي منفعلانه و مصرفي صرفا لذت بخش در افراد ميانجامد.همچنين اين نوع موسيقي نوعي از ابراز احساس هويت قوميرا براي مخاطب در بردارد .
1-5 هدف تحقيق
هدف تحقيق حاضر دستيابي به تحليل دريافت شهروندان قائمشهري از موسيقي محلي مازندران است.واينكه آنها چه معنايي از مصرف موسيقي محلي در ذهن خود بر ميسازند.
1-6 پرسش تحقيق
پرسشي كه در اين تحقيق برآنيم كه به آن پاسخ دهيم:
1-دريافت مردم قائمشهر ازمصرف موسيقي محلي مازندران چيست؟و اينكه آنها چه معنايي از اين نوع موسيقي دريافت ميكنند؟
2-همچنين چه عواملي در نحوه دريافت و معناسازي آنها تاثيرگذار بوده است؟
1-7 دامنه قلمرو مكاني،زماني و مطالعاتي تحقيق
در اين تحقيق ما مصرف كنندگان علاقمند به موسيقي محلي مازندران را مد نظر داريم . اين افراد ساكن در شهر قائمشهر واقع در استان مازندران هستند. درواقع اين افراد در طول زمان مصرف موسيقي محلي مازندراني داشته اند.ولي در مورد مقوله موسيقي و مسائل فني آن اطلاعات زيادي ندارند و جزء عامه مردم و مخاطب اين نوع موسيقي به شمار ميروند. به اين منظور مكاني براي انجام مصاحبه با رعايت شرايط مناسب مصاحبه انتخاب شد و كليه مصاحبه ها به مرحله اجرا درآمد.
اين تحقيق در قالب مطالعه موردي شهر قائمشهر ميباشد . و با افرادياز سن و جنس مختلف كه هوادار و مصرف كننده موسيقي محلي هستند به مصاحبه و گفتگو پرداختيم .
اين تحقيق در تابستان 1392 به اجرا در آمد.
فصل دوم
مروري بر ادبيات تحقيق
2-1 مقدمه
هدف از شرح فصل پيش رو مروري بر ادبيات تحقيق در مورد موضوع دريافت و مصرف موسيقي ميباشد امروزه بخش زيادي از تحقيقات انجام شده در مورد موسيقي و دريافت آن مديون رويكرد هاي مطالعات فرهنگي است. هرچند در دهه هاي گذشته در علوم اجتماعي و خاصه مطالعات فرهنگي تحقيقات فراواني در مورد موسيقي و يا مصرف و دريافت آن به نسبت موضوعات متداول تحقيقي ديگردراين حوزه، انجام نگرفته است. به نظر نگارنده متاسفانه هنوز فضاي كلي جامعه ايران به ارزش واقعي هنر موسيقي پي نبرده است.پرواضح است كه با حضور بسياري از معضلات وآسيب هاي اجتماعي ديگر (كه تحقيقات اجتماعي در رابطه با اين موضوعات نيز در قدم اول و تنها طرح موضوع مانده است) موضوعات مربوط به عرصه فرهنگ، مصرف فرهنگي، موسيقي و …. چه در عمل و چه در عرصه تحقيق به حاشيه كشانده ميشوند. همچنين دانشجويان هم در مقاطع مختلف به دلايلي همچون فقدان كاربردي بودن موضوع، در د
سترس بودن منابع و توانمندي شخصي وغيره دست به انتخاب موضوع ميزنند و به موضوعات تحقيقي اي روي ميآورند كه داراي سهولت در دسترسي به منابع و غيره باشد .لوريس چكناواريان هنرمند ارمني تبار و يكي از بزرگترين آهنگسازان قرن حاضر كه در ايران متولد شده است و در آستانه ي70 سالگي است.در مصاحبهاي درمورد اهميت موسيقي و مصرف فرهنگي ميگويد: “زماني كه در وين اتريش دانشجوي موسيقي بودم در آن سال ها آمريكا وام كلاني به اتريش براي توسعه و ساخت و ساز اعطا كرد. دولت وقت اتريش هم شروع كرد و بخش قابل توجهاي از آن وام را به ساخت و ساز سالنهاي بزرگ، اپراهاي مخصوص موسيقي و تئاتر و . . . اختصاص داد و ما هم در نامهاي خطاب به دولت پرسيديم كه چرا با اين وام به ساخت و ساز كارخانهها و توليديهاي بيشتر براي كارگران و توسعه زيرساختها نپرداخته است و پاسخي كه دولت داد بسيار براي ما جالب بود. او طي نامهاي گفت اگر ما به مسائل فرهنگي و هنري مردم نپردازيم چطور ميتوانيم انتظار داشته باشيم كارگر و كارمندي كه در كارخانهها و شركتهاي مان كار ميكنند انسانهاي با فرهنگي باشند؟ اگر مسائل فرهنگي حل شود، ديگر آن موتورسوار هم خوب موتورسواري ميكند، آن راننده اتومبيل هم طبق فرهنگي كه ميآموزد رفتار ميكند” .در ادامه سعي ميشود برخي از تحقيقات صورت گرفته در حوزه مصرف و دريافت موسيقي به ميان آيد .
2-2 مرور ادبيات تحقيق
زهرا اسدي(1391) در پايان نامه كارشناسي ارشد خود تحت عنوان”مطالعهي كيفي تحليل مصرف و دريافت موسيقي توسط جوانان ايراني ساكن در شهر كرج” به دنبال دريافت و معناسازي جوانان ايراني از ژانرهاي اصلي موسيقي در ايران است. جامعه آماري تحقيق وي دانشجويان دانشگاه و هنرجويان موسيقي شهر كرج بوده است. محقق بوسيله تكنيك مصاحبه عميق به جمع آوري دادههاي تحقيق از 30نفر پرداخت. او همچنين به منظور وسعت بخشيدن به يافتههاي تحقيق وجهت روايت شاهد نيز از استادان موسيقي و فروشندگان كالاهاي فرهنگي موسيقايي مصاحبه كرده است. او در اين تحقيق از نظريه دريافت و مصرف فرهنگي استفاده كرده است. در بخش تحليل نتايج او فرآيندي از مصرف موسيقي را توصيف كردو و تاثير عواملي همچون سن، مذهبي بودن خانواده، قوميت، جنسيت، تجارب فردي را بر دريافت افراد توضيح داد. . از نتايج اين تحقيق آن بوده است كه دريافت مخاطبان از ژانرهاي موسيقايي تحت تاثير خصوصيات فردي-اجتماعي افراد بوده است. همچنين محقق با اين تحقيق به اين نتيجه رسيد كه گرايش جوانان به مصرف موسيقي غربي رو به افزايش است. به گونهاي كه دريافت آنان دريافتي دوقطبي بوده است مبني بر اين كه از يك سو معاني كه جوانان از موسيقي مصرفي خود بر ميسازند، با فرهنگ جهاني جوانان سازگار است و از سويي ديگر گرايش به حفظ هويت و سنتهاي موسيقايي و فرهنگي در آنان مشاهده ميشود. همچنين نظريه پيتر سون مبني بر التقاطي بودن ذائقههاي مصرفي كه قسمت اول نظريه اش بود ثابت شد. اما قسمت دوم اين نظريه مبني بر اين كه ذائقه طبقات بالا دستي التقاطي و ذائقه طبقات پايين تك بعدي است، ثابت نشد. همچنين اين تحقيق در رابطه با تاثير معناسازي جوانان از ژانرهاي مختلف موسيقي به 3پيش فرض مطرح شده در پايان نامه خود بر اساس تحليل نتايج پاسخ دادازجمله اين پيش فرض كساني كه موسيقي رپ را داراي اشعار بي معنا و دهنده هيجان كاذب ميدانستند و برعكس موسيقي سنتي را داراي ادبيات غني و عرفاني ميدانستند، بيشتر تمايل به مصرف موسيقي سنتي و تركيبي نشان ميدادند. وافرادي كه موسيقيهاي بازاري را بي ارزش ميدانستند و در مقابل موسيقي كلاسيك خارجي را منظم و خلاقانه ميدانستند، بيشتر موسيقي كلاسيك غربي را گوش ميدادند. افرادي كه به كاركرد آرام بخش بودن موسيقي معتقد بودند بيشتر موسيقيهاي آرا را گوش ميدادند. محقق در پايان به توضيح و تفصيل درمورد تاثير عوملي مختلف همچون فرهنگ و قوميت، سن، سطح دينداري، جنسيت، تجارب فردي بر دريافت موسيقايي افراد پرداخت.
در تحقيق ديگري محسن جمال كاظمي(1391) در پايان نامه كارشناسي ارشد خود با عنوان “مطالعه پديدارشناختي تجربه مصرف موسيقي سنتي در زندگي روزمره” اهدافي همچون1- صورتبندي مفاهيم و مقوله هايي كه در بيناذهنيت زيست جهان افراد مورد مطاله در مورد موسيقي سنتي وجود دارد. 2-توصيف معني و روايت هايي كه افراد از تجربه مصرف خود دارندو3-مطالعه و بررسي وضعيت موسيقي سنتي و چگونگي به كارگيري و كاربست آن در زندگي روزمره را پي گيري ميكند. جامعه آماري تحقيق بانوان 20 تا 30 ساله شهر قزوين بودند. او بوسيله برخي آراء بورديو(بينا ذهنيت) و بيشتر با طرح مباحث پديدار شناختي (هوسرل) و مردم شناختي (گارفينگل) و هم چنين جامعهشناسي پيدارشناختي آلفرد شوتز سعي كرد به مطالعه پديدارشناختي مصرف موسيقي افراد بپردازد. همچنين او به لحاظ روشي از روش تحقيق كيفي و تكنيك مصاحبههاي نيمه سازمان يافته و رويكرد تحليل پديدارشناختي تفسيريIPA براي جمع آوري و تحليل دادهها استفاده كرد. روش نمونه گيري تحقيق هم بر اساس نمونه گيري موسوم به IPA بوده است. و براين اساس با نمونه گيري هدفمند از 11 دختر 20 تا 30 سال كه هنرجوي موسيقي بوده اند و يا علاقمند به موسيقي بوده اند مصاحبه به عمل آورد. او پس از رمزگذاري دادههاي تحقيق به شرح و تحليل 7 مقوله بدست آمده ميپردازد كه هر يك در مورد : هويت بخشي موسيقي ايراني، كاركرد نوستالژيك موسيقي سنتي، فرازماني بودن،
به مثابه اخلاق بودن اين موسيقي، ارتباط بين نسلي، معيارهاي ادبي و كاركرد آرامش بخشي به موسيقي ميباشد همچنين او دريافتههاي تحقيق بيناذهنيت مصرف كنندگان موسيقي سنتي را كه از تحليل دادهها استنباط شده اند شرح ميدهد.
-موسيقي سنتي جلوهاي از هنر ايراني
-موسيقي سنتي ميراث گذشته ماست
-موسيقي سنتي اخلاقمند بوده و ميت. اند عامل خودشناسي و خودباوري در عرصه فردي و جمعي بشود
-ارتباط بينامتني بين موسيقي سنتي، شعر، خوشنويسي و معماري وجود دارد
-موسيقي سنتي بايد حفظ شود
كيفيت عاطفي و احساسي آثار قديميو موسيقي سنتي از آثار جديد بالاتر است
-موسيقي سنتي آرامش بخش بوده و منجر به سلوك دروني ميشود.
فاطمه علي اصغر(1390) در پايان نامه كارشناسي ارشد خود به تحقيقي با عنوان «تحليل دريافت زنان تهراني از سريال هاي فارسي وان» پرداخته است. مصاحبه شوندگان او در اين تحقيق 30 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهراني بودند .روش تحقيق او تحقيق كيفي بوده است. و از تكنيك مصاحبه هاي عميق استفاده كرده است.محقق در بخش نتيجه گيري دلايل مصرف رسانه افراد را تحت سه مقوله مطرح ميكند]]>